پاکسازی باورهای محدود کننده
داشتن باورهای محدود کننده ناخوشایند است. احتمالا شما نیز در این باره با من هم عقیده هستید. اما ناامید نباشید تقریبا همه افراد ممکن است از یک یا چند باور محدود کننده رنج ببرند. من یک باور محدود کننده را به عنوان گزارهای تعریف میکنم که مدام به آن فکر میکنید. و این گزاره شما را از دستیابی به اهداف و انجام کارهایی که میخواهید باز میدارد. پاکسازی باورهای محدود کننده موضوعی است که در این نوشتار درباره آن صحبت خواهیم کرد.
باور چیست؟
پیش از آن که درباره باورهای محدود کننده صحبت کنیم، به این سوال پاسخ میدهیم که باور چیست؟ باور روشی است که مغز ما برای درک و هدایت دنیای پیچیده ما دارد. باورها بازنمایی ذهنی از روشهایی هستند که مغز ما انتظار دارد چیزهایی در محیط ما رفتار کنند و اینکه چگونه باید با یکدیگر مرتبط باشند. در حقیقت باورها الگوهایی هستند که مغز ما انتظار دارد جهان با آنها مطابقت داشته باشد. باورها اغلب برای بقا ضروری هستند. مغز باید از میانبرهایی برای تشخیص الگو استفاده کند. زیرا حجم وسیعی از اطلاعات را از محیط خود دریافت میکند. باورها به مغز اجازه میدهند اطلاعات پیچیده را ساده سازی، طبقه بندی و ارزیابی کند و سریع به نتیجه برسد. باورها را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد:
- باورهای مثبت، سازنده یا باور فراوانی
- باورهای منفی، مخرب یا باور محدود کننده
باورهای محدود کننده چگونه شکل می گیرند؟
ممکن است بدانید که یک باور محدود کننده چیست، اما ندانید باورهای محدود کننده چگونه شکل میگیرند. باورهای محدود کننده شما از جاهای مختلف میآیند. برای غلبه بر این باورها ابتدا باید بیاموزیم که آنها از کجا آمدهاند:
- ارزشها و باورهای خانوادگی: والدین و سایر اعضای خانواده شما مجموعهای از باورها و ارزشها را به شما آموختهاند. قبل از اینکه شما حتی از آنها آگاه باشید. ما در جوانی ابتدا بر اساس آنچه از خانواده خود میآموزیم، شروع به توسعه باورهای اصلی خود میکنیم. چه آنها این باورها را به طور هدفمند منتقل کنند چه نه.
- تجارب زندگی: هر تجربهای که در زندگی داشته باشید، به شما حسی میدهد که به خاطر میسپارید. این نتیجه گیریهایی که از تجربیات میگیرید تعیین میکند که در آینده انتخابهایی داشته باشید.
- تحصیلات: از هر کسی که از او یاد میگیرید، بر باورهای شما تاثیر میگذارد. وقتی کسی اطلاعات و عقاید را به اشتراک میگذارد، شما باور او را جذب میکنید. اگر فردی که به شما آموزش میدهد فردی است که شما او را تحسین میکنید، تمایل بیشتری به باور هرچه میگوید دارید.
شناسایی باورهای محدود کننده
شناسایی باورهای محدود کننده اولین قدم برای پاکسازی آنهاست. باور محدود کننده یک فکر یا حالت ذهنی است که فکر می کنید حقیقت مطلق است و شما را از انجام برخی کارها باز میدارد. این باورها همیشه نباید در مورد خودتان باشند. آنها میتوانند در مورد نحوه عملکرد جهان، ایدهها و نحوه تعامل شما با مردم باشند. نمونههایی از باورهای منفی یا محدود کننده را در این جا مشاهده میکنید: “تنها راه برای پیشرفت شغلی، دست کشیدن از زندگی است.” “نباید به کسی اعتماد کنید.” “اگر تو برنده شوی، من بازندهام.” این باورها خودآگاهی ایجاد میکنند که شما را از تعقیب رویاهایتان، ایجاد روابط سالم با مردم و ایجاد تغییر در هر زمینهای باز میدارند. با دقت و توجه به گفت و گوهای درونی روزمره خود میتوانید باورهای مخرب خود را شناسایی کنید.
پاکسازی باورهای محدود کننده
6 گام پاکسازی باورهای محدود کننده عبارتند از:
- باورهای منفی خود را بنویسید: باور منفی که دارید را بنویسید، آن را بلند بیان کنید و آن را بپذیرید. فقط با صدای بلند گفتن آن به شما کمک میکند بفهمید چه چیزی شما را عقب نگه میدارد.
- مشخص کنید که چه چیزی این باورها را به شما القا کرده است: ما تحت تأثیر خیلی چیزها هستیم. اخبار، رسانهها، دوستان، همکاران و خانواده، همه به شدت بر آنچه ما معتقدیم که درست است، تأثیر میگذارند. گاهی اوقات عمیقترین ترسهای ما ناشی از برخوردهای آسیبزا، خاطرات دوران کودکی و ترسهای دیگران است که به ما القا میشود. گام بعدی برای خلاص شدن از شر یک باور محدود کننده، یافتن منبع آن است.
- باور مثبت جدید خود را تعیین کنید: خوب حالا برای بخش خوشحال کننده این روند! چه باور جدیدی را میخواهید باور کنید!؟ بله شما باید تصمیم بگیرید.
- به دنبال شواهد باشید: ممکن است طول بکشد تا این باورهای جدید در شما نهادینه شوند. راهی برای سرعت بخشیدن به آن این است که به دنبال شواهدی بگردید که درست هستند. چیزی در این مرحله کارساز است، یافتن الگوهایی است که با این باورهای جدید سازگار باشد.
- به بدترین حالت فکر کنید و این که چگونه بر آن غلبه خواهید کرد: این ممکن است غیر سازنده به نظر برسد. اما وقتی در نهایت با بدترین سناریوی ممکن کنار بیایم، متوجه میشویم که اغلب اگر بدترین اتفاق هم بیفتد فاجعه جبران ناپذیری رخ نخواهد داد.
- جملات تاکیدی مثبت را تکرار کنید: جملات تاکیدی نحوه تفکر مغز شما را دوباره تنظیم میکنند! وقتی یک عبارت را بارها و بارها میگویید، یک سیگنال بسیار واضح به سیستم فعال کننده شبکه مغز ارسال میکنید. این برای نهادینه شدن باورهای جدید بسیار مهم است.
سوالات متداول
باورها را میتوان به دو نوع کلی تقسیم کرد: باورهای سازنده و باورهای محدود کننده.
دقت و توجه به گفت و گوهای درونی روزمره سادهترین راه شناسایی باورهای محدود کننده به شمار میرود.
دیدگاهتان را بنویسید